acemoon

really; live,laugh,love

acemoon

really; live,laugh,love

ساعت 6 صبحه و من خوابم نمیبره ! امروز - در اصل دیروز - با رفیقم رفتیم خرید. البته بیشتر به نگاه کردن ختم شد تا خریدن. من قرار بود چیز بخرم اما نخریدم، دوستم خرید. نه اینکه چیز نباشه نه، هست اما گروووووون! منم که بابام در حد تیم ملی مقتصد. هیچی نخریدم خلاصه. از خستگی هم 11 نشده بود خوابیدم. اما نمیییدونم چیشد ساعت 2:50 بیدار شدم. و یه چیز خیلی عجیب اینکه بلوز تنم نبود :|:| احتمال داادم که گرمم شده و در آوردم تو خواب خخخ

معدمم داشت از گشنگی سوراخ میشد پاشدم یه لیوان شیر خوردم. ولی خوابم نبرد. رفتم تلگرام. چتتتتت تا 4 و ... طرف خوابش گرفت خوابید من هنوز بیدارم :|:|

جدیدا انگار میخوام به زور بخوابم بدتر میشه خوابم نمیبره. یه مدت خیلی خوب میخوابیدم. اصن فکری تو سرم نمیومد. نمیدونم باز چیشده -___-

امروز 6 شهریور بود. باورم نمیشه نصف سال گذشته. اصلا بارم نمیشه که چجوری انقدر زمان زود میگذره. 

خیلی وقتا تو زندگی گم میشم. مثه اینه که داری میری مسافرت تو راه یهو وسط راه وایسی بگی واسه چی دارم میرم اونجا ؟ برم که چی بشه ؟ بعد همینجوری یه مدت همونجا بمونی و تکلیفتو ندونی که باید چیکار کنی.. انقدر که بعضی اوقات میگی اصن واسه چی دارم نفس میکشم ؟ واسه چی دارم زندگی میکنم..

هدفم همیشه، از همون بچگی فقط این بوده که بزرگ که شدم پول دار بشم و بتونم همه فقیرا رو از بدبختی دربیارم؛ و نه فقط فقر مالی بلکه فرهنگی.

هیچ هدفی تاحالا غیر این نیومده تو ذهنم. هرچیزی غیر این واسم بی معنیه. هر هدفی که پایه اش کمک به همنوع نباشه بی معنیه..

سه چهار هفته دیگه باید برم دانشگاه. چیز عادی ای نیست، چون این دفه با بقیه دفعات فرق داره. دو ترم مشروطی پشت سر هم و چهار ترمو به گند کشوندن به خاطر یه عاشقی بچه گانه و احمقانه دیگه بهم این اجازه رو نمیده که بخوام کار احمقانه ای بکنم. فقط و فقط باید تمرکزمو بذارم روی درس. اول از همه به خودم و بعد هم به بقیه نشون بدم که من میتونستم و قرار بود که بالاترین معدل باشم. اما شرایط نذاشت..! ولی این بار فرق داره. خیلی خیلی فرق داره. میدونم که موفق میشم. میدونم...


ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﻌﻠﻤﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪ:

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﯼ می خواﻫﯽ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﻩ ﺷﻮﯼ؟

ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ: ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﯿﺴﺖ!

ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﯿﺴﺖ ﺷﻮﯼ ﺍﺯ ﻫﺮ 300 ﮐﻮﺩﮎ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﯿﺴﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. 

ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ: "ﻣﯿﺨواﻫﻢ ﺁﻥ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ، من ﺑﺎﺷﻢ". 

ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﻌﻠﻢ ﻭ ﻫﻤﻪ ﻫﻤﮑﻼﺳﯽ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ولی حالا…

منم که میخندم! 

 هیچ وقت برای رسیدن به کسی که میخواستید باشید، دیر نیست!


[ کریستیانو رونالدو ]